لنج
نویسه گردانی:
LNJ
lenj ، lanj از انگلیسی launch قایق بزرگ موتوری. (فرهنگ بزرگ سخن) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لنج آباد. [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مشگین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر (خیاو)، واقع در 17هزارگزی جنوب خیاو و 17هزارگزی شوسه ٔ اردبیل ...
لنج آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 9هزارگزی جنوب دورود، کنار راه مالرو و اندیکان به آب ...
لب و لنج . [ ل َ ب ُ ل ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ).- لب و لنج آویختن یا لب و لنج آویزان یا آویخته داشتن ؛ ناخرسندی نمودن با ملامح روی .
لک و لنج . [ ل َ ک ُ ل ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ظاهراً به معنی لب است . (آنندراج ) : من به گرد سر و لک و لنجش که ز شهد و قُبیده منتخب است .م...
لک و لنج آویختن . [ ل َ ک ُ ل ُ ت َ ] (مص مرکب ) لب و لوشه آویختن . لب و لوچه آویختن . نمودن عدم رضایت با چهره ٔ عبوس . لک و لوچه آویختن .