غفلت
نویسه گردانی:
ḠFLT
حالتی که در آن کاری با توجه و علاقه ای کم تر از آنچه نیاز است، انجام داده می شود، یا به کسی یا چیزی آن گونه که سزاوار است، توجه نمی شود؛ کاری که نشانگر آن است که انجام دهنده، دقت کافی به کار نبرده است. (https://www.cnrtl.fr/definition/negligence) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: سویس savis، پرناشی parnāŝi، فرویشی farviŝi (دری) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
غفلت شمردن . [ غ َ / غ ِ ل َ ش ُ / ش ِ م ُ دَ ] (مص مرکب ) سهو دانستن . مشتبه و معیوب شمردن : گفته های عاقلان غفلت شماری با نظرخود نگویی تا ...
غفلت داشتن . [ غ َ / غ ِ ل َ ت َ ] (مص مرکب ) غفلت کردن . غافل بودن . بی خبری . ناآگاهی . رجوع به غفلت و غفلة شود.
غفلت ورزیدن . [ غ َ / غ ِ ل َ وَ دَ ] (مص مرکب ) غفلت کردن . غافل بودن . ناآگاه بودن . بیخبر شدن . تغابی . تغاطس . تغاطش : لهو، غفلت ورزیدن از ...