حدیث
نویسه گردانی:
ḤDYṮ
حدیثhadis معنی ۱. سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است. ۲. سخن؛ کلام. ۳. [قدیمی] داستان؛ حکایت. ۴. (فلسفه) = حادث ۵. (صفت) [قدیمی] نو؛ تازه؛ جدید. ۶. [قدیمی] خبر. ⟨ حدیث اسرا: حدیث معراج. ⟨ حدیث رفع: [قدیمی] حدیثی که در آن اموری از مکلفان رفع شده است. ⟨ حدیث قدسی: (فقه) حدیثی که پیامبر اسلام از پروردگار روایت کرده است ولی در قرآن نیست. ⟨حدیث نَفْس: ١. با خود سخن گفتن. ٢. سخنی که با خود بگویند. مترادف ۱. داستان، روایت، قصه ۲. واقعه، رویداد، ماجرا ۳. گفته، سخن ۴. روایت، خبر، قول ≠ عمل ۵. تازه، جدید، نو ≠ کهنه دیکشنری anecdote
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
حدیث مفضل . [ ح َ ث ِ م ُ ف َض ْ ض َ ] (اِخ ) حدیثی معروف است که چنین آغاز شود: «بم یعرف الناجی ؟...» و آنرا شرحها نوشته اند.
اصول حدیث . [ اُ ل ِ ح َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصول الحدیث شود.
حدیث الهی . [ ح َ ث ِ اِ لا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حدیث قدسی . رجوع به حدیث قدسی شود.
حدیث صحیح . [ ح َ ث ِ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ما سلم لفظه من رکاکة و معناه من مخالفة آیة او خبر، متواتر او اجماع ، و کان روایة عدل وفی ...
حدیث عزیز. [ ح َ ث ِ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن . (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة). رجوع به ...
حدیث غریب . [ ح َ ث ِ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن . (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة). رجوع به...
حدیث قدسی . [ ح َ ث ِ ق ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کلام الهی که نزول آن برای اعجاز نباشد، بخلاف قرآن که برای همین نازل شده است . حدیث ...
حدیث کردن . [ ح َ ک َ دَ ](مص مرکب ) ۞ حکایت کردن . نقل کردن . تحدیث . (تاج المصادر بیهقی ). قصه کردن . || خبر کردن . تحدث . || یاد کردن ....
حدیث سقیم . [ ح َ ث ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقابل حدیث صحیح . رجوع به حدیث صحیح شود.
اصحاب حدیث . [ اَ ب ِ ح َ ] (اِخ ) اصحاب حدیث مالک و شافعی و سفیان ثوری و احمدبن حنبل و اصحاب ایشان و غیرهم . (نفایس الفنون ). یکی از دو مذ...