نتایج جستجو

۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
آنچه . [ چ ِ ] (ضمیر + حرف ربط) آن چیز که . هر چیز که . هرچه . هرچه را که . تمام چیزها که . آن چیز را که . هر چیز که از : رو بخور و هم ...
آنچه/ هر آنچه/ هر چه: آوردن «هر» پیش از آنچه، حشو قبیح است؛ ولی با «چه»، نه. ننویسیم: هر آنچه توانست، انجام داد. بنویسیم: آنچه توانست، انجام...
از آنچه . [اَ چ ِ ] (حرف ربط مرکب ) بدان سبب . بدان جهت . بعلت آنکه : با قاضی شیراز هم بد بود از آنچه باری چند، امیر محمود گفته ب...
هرآنچه. {هَ چِ}. (ص. مبهم؛ ضمیر مبهم مرکب، ق مرکب). هرچیزی که. هرچه. (یادداشت مؤلف) : به پیش آینه ٔ دل هرآنچه میدارم بجز خیال جمالت نمی نما...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
لامی. (ص. نسبی ) منسوب به لام. || (اِ) لامه . لامک . لام الف : پیچیده یکی لامی ۞ میرانه به سر بر بربسته یکی گزلک ترکانه کمر بر. (نسخه ای از ...