اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نکیر

نویسه گردانی: NKYR
نکیر. [ ن َ ] (اِخ )نام فرشته ٔ پرسنده در گور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رفیق و مصاحب منکر. نکیر و منکر؛ نام دو فرشته که در گور به سراغ مرده آیند و از دین و اعمال او سؤال کنند. (از یادداشتهای مؤلف ). همکار منکر. یکی از نکیرین . و رجوع به منکر و نکیرین شود :
مال خدایگان بستاند به عنف و کره
از دست منکرانی چون منکر و نکیر.

فرخی .


از خویشتن بپرس در این گور خویش تو
جان و خِرَد بس است تو را منکر و نکیر.

ناصرخسرو.


به زیر خاک ملقن تو باش وقت سؤال
که تا صواب رود پاسخ نکیر مرا.

سوزنی .


ز دانندگان بشنو امروز قول
که فردا نکیرت بپرسد به هول .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
نکیر. [ ن َ ] (ع اِمص ) انکار. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). جحود. (منتهی الارب ) (ناظ...
ابن نکیر. [ اِ ن ُ ن ُ ک َ ] (اِخ ) محدثی است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.