اجازه ویرایش برای همه اعضا

تأویل

نویسه گردانی: TʼWYL
«تأویل» در زبان عربی به معنای بازگشتن به اول است. در خصوص متون دینی، معنای «تأویل» یعنی پی بردن به آنچه خدا مقصود داشته است
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
تعویل . [ ت َع ْ ](ع مص ) به آواز گریستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). به آواز بلند گریستن و آواز زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاط...
تأویل . [ ت َءْ ] (ع مص ) تأویل چیزی را بچیزی ، بازگرداندن آن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). بازگشت کردن از چیزی . (غیاث اللغات ) (...
تأویل . [ ت َءْ ] (ع اِ) تره ای است بستانی خوشبو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اهل تأویل . [ اَ ل ِ ت َءْ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اهل باطن . مقابل اهل ظاهرو صورت . آنانکه بظاهر قرآن التفات نکرده وتأویلی تکیه نمایند...
تأویل کردن . [ ت َءْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بیان کردن و شرح وتفسیر نمودن و ترجمه کردن . (ناظم الاطباء). توجیه . گرداندن کلمه یا سخن بدیگر معن...
تأویل نهادن . [ ت َءْ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) توجیه کردن : عذرها سازی و آن را همه تأویل نهی تا کنی بی سببی تافته ای را شادان . فرخی .نا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.