اصهیرار
نویسه گردانی:
ʼṢHYRʼR
اصهیرار. [ اِ ] (ع مص )گداخته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).اصهیرار چیزی ؛ گداختن آنرا. (از اقرب الموارد). || درخشیدن پشت آفتاب پرست از گرمی آفتاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اصهیرار حرباء؛ درخشیدن پشت آن از گرمی خورشید. (از اقرب الموارد). || اصهیرار مرد؛ خوردن وی صهارة (قطعه ای از پیه ) را. (از اقرب الموارد). رجوع به صهارة شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اصحیرار. [ اِ ] (ع مص ) خشک شدن گرفتن گیاه . و صاحب صراح در معنی این کلمه بغلط رفته است . (منتهی الارب ). رو به خشکی نهادن گیاه یا سرخ ...