اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مخلوجة

نویسه گردانی: MḴLWJ
مخلوجة.[ م َ ج َ ] (ع اِمص ) نیزه زنی چپ و راست . (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : بسان نیزه ٔ خطی از طعنات سلکی و مخلوجة، بر حریف طعنه زن در کارزار سخن کارزار نموده . (دره ٔ نادره چ سیدجعفر شهیدی ص 55). || (اِ) رای صائب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.