اتلام
نویسه گردانی:
ʼTLAM
اتلام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ تَلَم ، بمعنی آبکند یا شکاف در زمین بدرازا. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اطلام . [ اِْط طِ ] (ع مص ) اِظِّلام . ستم کشیدن و احتمال کردن . (ناظم الاطباء). اظطلام ؛ ستم را گردن نهادن . انظلام . و رجوع به مصادر مذکور ...