اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سوغات

نویسه گردانی: SWḠAT
سوغات . [ س َ ] (ترکی - مغولی ،اِ) تحفه . هدیه . (از آنندراج ). تحفه . هدیه . (مجموعه ٔ مترادفات ص 88). ره آورد. (فرهنگ رشیدی ) (غیاث ). ره آورد که دوستان برای دوستان آرند و مطلق ارمغان و بخشش را نیز گویند و این زبان خوارزمی است . (مننسکی ازتتمه ٔ برهان چ هند، یادداشت بخط مولف ) :
گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد
جان فشانیم بسوغات نسیم تو نه سیم .

سعدی (خواتیم ).


بهتر از جان به بر ای خواجه متاعی به در دوست
که بسوغات نبرده ست کسی زیره بکرمان .

سنجر کاشی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
سوقات . [ س َ / سُو ] (ترکی - مغولی ، اِ) سوغات : شعرت آوردم بسوقات و بطنزم عقل گفت نزد موسی تحفه آورده ست سحر سامری . ابن یمین .رجوع به ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.