اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسریع

نویسه گردانی: TSRYʽ
تسریع. [ ت َ ] (ع مص ) تسریع بمعنی شتافتن اصلا در کتب لغت دیده نمی شود، بجای آن اسراع بر وزن اکرام است که سرعت مانند قدرت نیز اسم آن میباشد. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال دوم ). شتابانیدن . (دهار). || مبادرت کردن بسوی چیزی و سرعت کردن . (از متن اللغة). || و نیز تسریع زادن گوسفند است بچه ٔ خود را زنده پیش از تمام شدن وضع. و چنین حمل را سَرّوع خوانند. این کلمه را از بعض بادیه نشینان شنیدم و در کلام ائمه ٔ لغت ندیدم و چنان می بینم که فصیح است . (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تصریع. [ ت َ ] (ع مص ) افکندن کسی را. || قافیه آوردن در مصراع اول از بیت . || بیت را صاحب دو مصراع گردانیدن . || دو در ساختن مر باب ر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.