میته
نویسه گردانی:
MYTH
میته . [ ت َ ] (اِ) خاکه شپش (در تداول مردم قزوین ). || رِشک (در تداول مردم قزوین ). (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
میته . [ م َ ت َ ] (ع اِ) صورتی از میتة که در فارسی متداول است . جیفه . مردار: اکل میته حرام است . در ضرورت اکل میته حلال باشد. از باب اکل...
میتة. [ م َ ت َ ] (ع ص ، اِ) ماده ٔ میت . (مهذب الاسماء). مؤنث میت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (دهار). || مردار. (آنندراج ) (ترجمان القرآن ...
میتة. [ م َی ْ ی ِ ت َ ] (ع ص ) مؤنث مَیِّت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مَیتَة. رجوع به میت شود.- ارض میتة ؛ زمینی ویران . (مهذب الاسم...
میتة. [ ت َ ] (ع مص ) نوعی از مردن . (منتهی الارب ، ماده ٔ م وت ) (آنندراج ). نوع مردن . (ناظم الاطباء). هیأت مردن . گویند: مات میتة حسنة. (منت...