تمسخ
نویسه گردانی:
TMSḴ
تمسخ . [ ت َ م َس ْ س ُ ] (ع مص ) مسخ شدن و تبدیل صورت یافتن . (ناظم الاطباء). رجوع به مسخ شود. || پاره شدن آنچه رشته شده است . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تمصخ . [ ت َ م َص ْص ُ ] (ع مص ) گرفتن چیزی . (منتهی الارب ). گرفتن چیزی از جوف چیزی دیگر. (از اقرب الموارد). برکندن و گرفتن چیزی را. (از ن...