اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بطلمیوس

نویسه گردانی: BṬLMYWS
بطلمیوس . [ ب َ ل َ ] (اِ) بطلیموس . روشنایی . (از برهان ) (آنندراج ). معناه الحربی . (آثار الباقیه ٔ بیرونی چ ساخائو ص 30 س 21 از یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
بطلمیوس . [ ب َ ل َ ] (اِخ ) بطلیموس ۞ مأخوذ از یونانی ، چهارده نفر از پادشاهان مصررا گویند که پس از مرگ اسکندر فیلفوس مقدونیایی در آن ممل...
این واژه معرب واژه ى یونانى پْتُلِمیوس است و به پارسى پهلوى پَتَلموش Patalmush مى گویند. شایسته ایرانیان نیست که واژگان یونانى - رومى یا هندى را معرب ...
کلاودیوس بْطُلِمیوس (به یونانی Κλαύδιος Πτολεμαίος) یکی از فیلسوفان و اخترشناسان یونان باستان بود که به احتمال زیاد در اسکندریه واقع در مصر می‌زیست. ...
بطلمیوس اول . [ ب َ ل َ س ِ اَوْوَ ] (اِخ ) سوتر ۞ . لاگس ۞ . لاگوش ، لاغوس ملقب به مخلص . نام پادشاهی . (برهان ) (آنندراج ). از 323 تا 285ق ....
بطلمیوس دوم . [ب َ ل َ س ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) فیلادف . فیلادلفوس ۞ . قفطی کلمه را بمعنی محب الاخ ؛ برادر دوست ۞ آورده است . (283-246 ق .م .) ...
بطلمیوس دهم . [ ب َ ل َ س ِ دَ هَُ ] (اِخ ) اسکندر دوم ، سوتر دوم . (پادشاه مصر، 80-79 ق .م .) از 81 تا 80 ق .م . ۞ سلطنت کرد. (از ناظم الاطباء). ...
بطلمیوس سوم . [ ب َ ل َ س ِ س ِوْوُ ] (اِخ ) اورژت ۞ ، اورگت ، اورجت ، بمعنی صاحب خیر، یا نیکوکار، محسن از 247 تا 222 ق .م . زندگی میکرد. (ناظم...
بطلمیوس ششم . [ ب َ ل َ س ِ ش ِ ش ُ ] (اِخ ) فیلومتور ۞ ، یا فیلومتر بمعنی محب الام ؛ مادردوست . از 181 تا 149 ق .م . زندگی میکرد. (ناظم الاطباء)...
بطلمیوس نهم . [ ب َ ل َ س ِ ن ُ هَُ ] (اِخ ) اسکندر اول ۞ . پادشاه قبرس . پسر دوم بطلمیوس هفتم است . پادشاه قبرس (116-107 ق .م .) پادشاه مصر...
بطلمیوس هشتم . [ ب َ ل َ س ِ هََ ت ُ ] (اِخ ) ۞ سوتر دوم . لاتیرا (بار اول 116-107 ق .م .و نوبت دوم 88-80 ق .م .). وی پسر بطلمیوس هفتم است . ...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.