فأما
نویسه گردانی:
FAMA
فأما. [ ف َ اَم ْ ما ] (ع حرف ربط) بمعنی اما به کار رود : فاما آتش جم بجانب ارزرم بود. انوشیروان آن را به کاریان به ناحیت فارس نقل کرد. (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 88). رجوع به «اما» شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.