اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تحسیب

نویسه گردانی: TḤSYB
تحسیب . [ ت َ ] (ع مص )سیر خورانیدن و سیر نوشانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || کسی را چندان عطا دادن تا خوشنود شود. (تاج المصادر بیهقی ). دادن آنچه شخص بدان خوشنود شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دادن کسی را چیزی که بدان خوشنود شود. (آنندراج ). || چیزی را بالش کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). توسد. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || بر بالش نشاندن . (تاج المصادر بیهقی ). بر بالش نشانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مرده را در کفن پیچیده در گور کردن ، یا دفن کردن در سنگستان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دفن کردن میت را در سنگ یا دفن کردن او را با کفن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تحصیب . [ ت َ ] (ع مص ) ریگ درافکندن و سنگ انداختن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). || سنگ ریزه گستردن در مکان . (اقرب الموارد) (قطر المحیط...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.