معاب
نویسه گردانی:
MʽAB
معاب . [ م َ ](ع اِ) عیب . (تاج المصادر بیهقی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔسازمان ، ورق 64 ب ). عیب . مَعابَة و معیب مثل آن است . ج ، معائب . (منتهی الارب ). عیب . معابة. ج ، معایب . (از اقرب الموارد). || جای عیب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (مص ) عیب کردن . (تاج المصادر بیهقی ). عیب ناک گردیدن . (از ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.