اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مخلفة

نویسه گردانی: MḴLF
مخلفة. [ م َ ل َ ف َ ] (ع اِ) جای خلاف که نوعی از بید است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). زمینی که در آن درخت خلاف که نوعی از بید است باشد. (ناظم الاطباء). || منزل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
- مخلفة مِنی ̍ ؛ فرودآمدنگاه مردم در منی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
|| (ص ) سبب بوی گرفتن دهان : نومة الضحی مخلفةللفم ؛ خواب نیم روز سبب بوی گرفتن دهان است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مخلفة. [ م ُ ل ِ ف َ ] (ع ص ) مؤنث مُخلِف . ناقه ای که آبستن نماید و نباشد. (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). ماده شتری ک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.