اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یب

نویسه گردانی: YB
یب . [ ی َ ] (اِ) تیر به زبان سمرقندی . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). تیر پیکان دار. (برهان ) (آنندراج ). تیر. (جهانگیری ) (اوبهی ) :
ای رخ تو آفتاب و غمزه ٔ تو یب
کرد فراقت مرا چو زرین ابیب .

منجیک (از فرهنگ اسدی ).


و رجوع به ابیب در همین لغت نامه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
یب . (اِخ ) این کلمه رمز کتاب التهذیب شیخ طوسی است در نزد فقها. (از یادداشت مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.