گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قیخمان نویسه گردانی: QYḴMAN قیخمان . [ ق َ خ َ ] (ع اِ) بزرگ و معظم قوم که بر رأی وی تکیه کنند. (منتهی الارب ). فیخمان (بفاء). (از اقرب الموارد). رجوع به فیخمان شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود