اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افسنتین

نویسه گردانی: ʼFSNTYN
افسنتین . [ اَ س َ ] (معرب ، اِ) اپسنتین . نوعی از بوی مادران کوهی است درد چشم را سود دارد و گل آن به اقحوان و تلخی آن بصبر نزدیک است . (از برهان ) (آنندراج ). زریره . دارای سه قسم و هر سه رادر طب مانند محرکات و ادویه ٔ ضد کرم استعمال میکنند. نباتیست مابین شجر و گیاه شبیه ببابونه ٔ گاوچشم . رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و فهرست مخزن الادویه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
افسنطین . [ اَ س َ ] (معرب ، اِ) افسنتین . رجوع به این کلمه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۱/۰۴/۱۷ Iran
0
0

در کتاب هاملت شکسپیر این کلمه را هاملت دو بار به زن بازیگر نسبت می دهد. افسنطین، افسنطین!

اینجا به چه معنی است؟

میلاد
۱۳۹۹/۱۰/۰۳
0
0

افسنطین (افسنتین) گیاهیست که نوشیدنی ابسنت از آن گرفته می شود. مصرف این گیاه نه تنها در بهبود مشکلات گوارشی (شاید احساس تهوع هملت از جنایت و ناپاکی عمویش) بلکه در ایجاد احساس فراموشی و نادیده گرفتنن تلخی واقعیت جهان (مثل مواد روانگردان) موثر است. به نظر من هملت درخواست افسنتین می کند تا قادر به تحمل وضعیت جاری شود.



برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.