اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نمدمال

نویسه گردانی: NMDMAL
نمدمال . [ ن َ م َ ] (نف مرکب ) آنکه به مالیدن نمد مباشرت کند. (آنندراج ). آنکه نمد می مالد. (ناظم الاطباء). آنکه از پشم آمیخته با آشی نمد مالد. لَبّاد. نمدگر. نمدساز. (یادداشت مؤلف ) :
گر سقرلاط تو را هست و نمد می پوشی
سردی است این به نمدمال چه عیب است و عوار.

نظام قاری .


گر شبی وصل نمدمال چو مه دستم دهد
روی زردی بر کف آن پای مالم چون نمد.

سیفی (از آنندراج ).


بود از نمدمال نالیدنم
رخ از عجز بر خاک مالیدنم .

وحید (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
نمدمال . [ ن َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، در 3هزارگزی جنوب قلعه نو واقع است و 210 تن سکنه دارد. ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.