اجازه ویرایش برای همه اعضا

ناما

نویسه گردانی: NAMA
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نعما. [ ن َ ] (ع اِ) نعماء. نعمت ها. رجوع به نعماء شود : گویند عالمی است خوش و خرم بی حد و منتهاست در او نعما. ناصرخسرو.ز آنجا همی آید اندرین ...
نعما. [ ن ِ ع َم ْ ما / ن ِ ع ِم ْ ما / ن َ ع ِم ْ ما ] (ع فعل + اسم ، ص مرکب ) کلمه ٔ مرکب از نعم و ما یعنی نیک و بسیار خوب . گویند: غسلت غسلا...
نعماء. [ ن َ ] (ع اِ) نعمت ها ۞ . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). رجوع به نَعما شود. || آسایش . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). نعمت . (از غ...
مقبره‌ی پیر نعما در روستای بق دامغان واقع در ده کیلومتری این شهر، قرار دارد. این مقبره که به غلط در کتابهای مربوط به تاریخ و جغرافیای دامغان، "پیر یغم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.