اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فالیة

نویسه گردانی: FALY
فالیة. [ ی َ ] (ع اِ) کوکال خجک دار. (منتهی الارب ). جنسی از خنافس بود خال دار که پیوسته بر سوراخ مارها بود. (اقرب الموارد). || فالیةالافاعی ؛ اوائل شر و بدی . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
فعلیة. [ ف ِ لی ی َ ] (ع ص نسبی ) فعلیه . مؤنث فعلی . (فرهنگ فارسی معین ).- قوه ٔ فعلیه ؛ نیرو. قوت . انرژی . (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع ...
صفات فعلیة. [ ص ِ ت ِ ف ِ لی ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به صفات باری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.