گفتگو درباره واژه گزارش تخلف یسم نویسه گردانی: YSM یسم . [ ی َ ] (اِ)یشب . (الفاظ الادویه ص 317). یشم . رجوع به یشم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی یصم یصم . [ ی َ ] (معرب ، اِ) یصب . یشب . معرب از یشم فارسی که سنگی قیمتی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به یشم شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود