اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لحمة

نویسه گردانی: LḤM
لحمة. [ ل َ م َ ] (ع اِ) پاره ای از گوشت . (منتهی الارب ). بضعة. مضغة. || پود کرباس . لُحمَة. (منتهی الارب ). || گوشت پاره ای از صیدباز که او را خورانند. (منتهی الارب ). مسته . چشته .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
لحمة. [ ل ُ م َ ] (ع اِ) پود کرباس . (منتهی الارب ). مقابل سدی ، تار. اشتی . نیر. هدب . || گوشت پاره ای از صید باز که او را خورانند. (منتهی ال...
لهمة.[ ل ُ م َ ] (ع اِ) یک مشت از پِسْت . (منتهی الارب ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.