اجازه ویرایش برای همه اعضا

طاهونه

نویسه گردانی: ṬAHWNH
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
چون در وقفنامه کران وهفت پارچه ملک وقفی حاج محمد کرانی قید شده مزرعه کران مع طاهونه ومرزعه جرمجرد مع طاهونه وچونکه کران وجرمجرد دارای اسیاب ابی بوده ...
طاحونة. [ ن َ ] (ع اِ) آسیا. و طاحون نیز آمده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث از شرح نصاب ). || آس آب (آسیائی که به آب گردد). (مهذب الاسم...
طاحونة. [ ن َ ] (اِخ ) قریه ای است واقع در نیم فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
طاحونة. [ ن َ ] (اِخ ) موضعی است در قسطنطنیة. (معجم البلدان ).
بندر طاحونه . [ ب َ دَ رِ ن ِ ] (اِخ ) بندری از دهستان چارکی بخش لنگه است که در شهرستان لار واقع است . و 486 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.