سیادت
نویسه گردانی:
SYADT
سیادت . [ دَ ] (ع مص ) سیادة. رجوع به سیادة شود. || (اِمص ) بزرگی . سرداری . (غیاث ). مهتری : مهتران ... قصد زیردستان از مذهب سیادت محظور شناسد. (کلیله و دمنه ). معرفت قوانین سیادت و سیاست در جهانداری اصلی معتبر است . (کلیله و دمنه ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سیادت /siyādat/ (اسم مصدر) [عربی: سیادة] شرف و سروری یافتن؛ بزرگی و مهتری یافتن؛ مجد؛ بزرگی؛ مهتری؛ سروری. فرهنگ فارسی عمید. /////////////////////////...