اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تژم

نویسه گردانی: TŽM
تژم . [ ت َ / ت ِ ](اِ) میغ را گویند و آن بخاری باشد ملاصق زمین و به کسر اول هم آمده است . (برهان ). میغ و تزم و بخار. (ناظم الاطباء). بر وزن عزم که در برهان آورده تصحیف و خطا است و اصل تژم است و خواهد آمد و بمعنی میغ است .(انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به تژم و تزم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.