گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خوده نویسه گردانی: ḴWDH خوده . [ دَ / دِ ] (اِ) خود. کلاه خود. مغفر : مبارز را سر و تن پیش خسروچو بگراید عنان خنگ یکران یکی خوی گردد اندر زیر خوده یکی خف گردد اندر زیر خفتان . عنصری .|| حقیقت . راستی . درستی . || طاق . گنبد. (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود