اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مجهورة

نویسه گردانی: MJHWR
مجهورة. [ م َ رَ ] (ع ص ) چاه معمور و پاک کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چاه معمور اعم از آنکه آبش شیرین باشد یا شور. (ازاقرب الموارد). || حروف مجهورة، نوزده حرف است ، مجموع در این قول : «ظل قوربض اذغزا جند مطیع». (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و ضد آن مهموسه است . (از اقرب الموارد). و رجوع به مهموسه و «حرف مجهور» در همین لغت نامه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
حروف مجهوره ٔ رخوه . [ ح ُ ف ِ م َ رَ / رِ ی ِ رَخ ْ وَ / وِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف مجهور شود.
حروف مجهوره ٔ شدیده . [ ح ُ ف ِ م َ رَ / رِ ی ِ ش َ دی دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف مجهور و حروف قلقله شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.