اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استقدار

نویسه گردانی: ʼSTQDʼR
استقدار. [ اِ ت ِ ](ع مص ) تقدیر کردن . تقدیر خواستن . (زوزنی ). تقدیر کردن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). یقال : استقدر اﷲ خیراً. || توانائی خواستن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
استغدار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به آب گیر شدن جای . (تاج المصادر بیهقی ).آبگیرناک شدن مکان : استغدر المکان . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.