مکالبة
نویسه گردانی:
MKALB
مکالبة. [ م ُ ل َ ب َ ] (ع مص ) با همدیگر بدی و خصومت نمودن و تنگی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بدی و خصومت کردن با یکدیگر و تنگ گرفتن بر یکدیگر مانند تنگ گرفتن سگان هنگام برانگیخته شدن به سوی یکدیگر و آشکار ساختن عداوت و دشمنی . (از اقرب الموارد): الشهوة الکلبیة هی زیادة الشهوة واشتدادها و الحرص علی المأکولات و المکالبة علیها کما فی طبع الکلاب . (بحر الجواهر). || خار خوردن شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.