اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قسملی

نویسه گردانی: QSMLY
قسملی . [ ق َ م َ لی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قسامله ، و آن قبیله ای است از ازد که به بصره منزل کردندو محله ٔ مسکن آنان به نام ایشان خوانده شد و مردم بسیاری از این قبیله شهرت یافته اند. (لباب الانساب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قسملی . [ ق َ م َ لی ی ] (اِخ ) حرمی بن حفص بن عمر عتکی ، مکنی به ابوعلی . ازمحدثان است . وی از عبدالواحدبن زیاد و خالدبن ابوعثمان روایت کند...
قسملی . [ ق َ م َ لی ی ] (اِخ ) عیسی بن سنان ، مکنی به ابوسنان . ازمحدثان است و از قبیله ٔ قسامله است که به بصره در محله ٔ قسامل سکنی گزی...
قصملی . [ ق َ م َ لا] (ع اِمص ) سخت فروبردگی لقمه را: التقمه القصملی ؛ ای التقاماً شدیداً. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.