گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خشجان نویسه گردانی: ḴŠJAN خشجان . [ خ َ ] (اِ) چارعنصر که آب و خاک و باد و آتش باشد ۞ . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) : چهار آلت فراهم بسته بنای مهندس دل کزو معمور می گردد در و دیوار خشجان .اثیرالدین اخسیکتی (از فرهنگ جهانگیری ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود