گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اتلات نویسه گردانی: ʼTLAT اتلات . [ اَ ] (ع مص ) گام نزدیک نهادن هنگام خشم . || سیر شدن از طعام . اَتل . اَتلال . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی عطلات عطلات . [ ع َ طِ ] (ع ص ،اِ) ج ِ عَطِلَة. (منتهی الارب ). رجوع به عَطلة شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود