قلمس
نویسه گردانی:
QLMS
قلمس . [ ق َ ل َم ْ م َ ] (ع ص ) پر و بسیارآب از چاه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). چاه پرآب . (اقرب الموارد) (آنندراج ). || مرد بسیارخیرو نیک بخشنده ٔ بسیار دهنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || مهتر گرامی . || مرد نیک زیرک دوراندیش ناآشنا و ناشناخته . || (اِ) دریا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قلمس . [ ق َ ل َم ْ م َ ] (اِخ ) نام مردی کنانی از ناسئان شهور (که ماههای حرام را تغییر میداد) که نزد حمزه عقبه می ایستاد و میگفت : اللهم ان...