اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یافتجه

نویسه گردانی: YAFTJH
یافتجه . [ ج َ ] (معرب ، اِ) معرب یافته است که به معنی قبض وصول و حجت و اصل خط باشد : رسم نویسندگان یافتجه ها. (تاریخ قم ص 167). ذکر اطلاق و رهانیدن از ضمان اهل قم را یعنی چون آن کس که ضمان خراج شده باشد و ضمان نامه باز داده چون خراج خود بگذارد و خواهد یافتجه و وصول مال ضمان بستاند چقدر حق کاتب یافتجه و اطلاق نامه او بوده است . (تاریخ قم ص 149).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.