فخت
نویسه گردانی:
FḴT
فخت . [ ف َ ] (ص ) پخت . پهن . پخش . (برهان ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فخت . [ ف َ ] (ع مص ) بریدن چیزی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سوراخ کردن سقف خانه . (اقرب الموارد). || واگشادن ظرف را. || زدن...