گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غیران نویسه گردانی: ḠYRʼN غیران . (اِخ ) نام ناحیه ای در اسپانیا در سر راه اشبیلیه (سویل ) به قرطپه از راه لوره ۞ . ابن حوقل آن را «غیر غیره » آورده است .رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 134 و حاشیه ٔ آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی غیران غیران . [ غ َ ] (ع ص ) رشک کن . (دهار) (مهذب الاسماء). مرد بارشک . ج ، غَیاری ̍، غُیاری ̍. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مردی که غیرت زن خ... غیران غیران . (ع اِ) ج ِ غار. (منتهی الارب ) (دهار) (اقرب الموارد). رجوع به غار شود. قیران قیران . (ع اِ) ج ِ قاره ، کوهک خرد جدا از کوه ها. (آنندراج ). رجوع به قاره شود. قوناق قیران قوناق قیران . [ ق ُ ناُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل ،سکنه ٔ آن 315 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ قوناق قیر... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود