اجازه ویرایش برای همه اعضا

بیت

نویسه گردانی: BYT
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه پهلوىِ بیتا Bita به معنى خانه ، سراى ، مسکن برداشته معرب نموده و ساخته اند: البیت ، بُیوت ، بیات ، أبیات ، باتَ یبیت ، بَیَّتَ یُبَیِّتُ تبییت ، مبیّت ، بیتوتة و ...!!! دیگر همتایان آن در پارسى
اینهاست: خانه Xaneh (پهلوى: خانَگ ) ، سَراى-سرا Sara-Saray (پهلوى) ، خان Xan (پهلوى: خانه) ، مان Man (پهلوى: خانه ، پناه ، سرا) ، خانگاه Xangah (پهلوى: خانه گاه ، خانه و کاشانه) ، کاشانه Kashaneh (پهلوى: کاشانَگ ) ، آشیان Ashiyan (پهلوى: خانه ، منزل ، مأوا)
، آوَریشْنْ Avarishn (پهلوى: خانه ، مسکن ، منزل ، آوردن و ..) ، خانمان Xaneman (پهلوى: خانه و خانواده) ، خُن Xon (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن ) ، کده Kadeh (پهلوى: کَتَک : خانه ، منزل ، سرا ، مکان ، جا) ، کَرْتْمانKartman (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن خوب ساخته
شده) ، ماند Mand(پهلوى: خانه ، سرا ، منزل) ، ماسنا Masna (پهلوى: منزل ، مسکن ، خانه بزرگ) ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
بیت الطراز. [ ب َ تُطْ طَ ] (ع اِ مرکب ) جایگاهی که در آنجا طراز بافتندی . کارگاهی که در آن پارچه ٔ نفیس می بافتند : ذکر بیت الطراز که به بخ...
بیت العتیق . [ ب َ تُل ْ ع َ ] (اِخ ) خانه ٔ خدای عزوجل . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). کعبه و معنی لفظی آن خانه ٔ قدیم است چرا که اول برا...
بیت العروس . [ب َ تُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) خانه ای که برای عروس مهیاسازند و تکلفات در آن کنند. (آنندراج ) : ز سودای هند و ز صفرای روس فروشست ...
بیت الشراب . [ ب َ تُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) شرابخانه : و مرکب راهوار و بغال و جمال بسیار و زرادخانه و آلات بیت الشراب . (جهانگشای جوینی ).
بیت الحکمه . [ ب َ تُل ْ ح ِ م َ ] (اِخ ) نام مرکزی علمی است که مأمون عباسی در بغداد تأسیس کرد و در آن کتابخانه ٔ بزرگی فراهم شد و گروهی ...
بیت الحیات . [ ب َ تُل ْ ح َ ] (اِخ ) بیت الحیوة. آن برج که در وقت ولادت طالع مولود بود. (آنندراج ) (شرفنامه ) : بس که بیت الحیات را ز نخست شی...
بیت الاخوة. [ ب َ تُل ْ اِ وَ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم ، برج پس از بیت المال و آن بیت بیست وسوم است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بیت ا...
بیت الاقصی . [ ب َ تُل ْ اَ صا ] (اِخ ) بیت المقدس . (ناظم الاطباء). رجوع به بیت اقصی و قدس شود.
بیت الحرام . [ ب َ تُل ْ ح َ ] (اِخ ) بیت الدعا. کنایه از مکه ٔ معظمه . (آنندراج ). کعبه . بیت اﷲ. خانه ٔ خدا. بیت العتیق : خداوند خواندش بیت الحر...
بیت احزان . [ ب َ / ب ِ ت ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به بیت الاحزان و بیت الحزن شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۹ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
آریا
۱۳۹۶/۰۴/۲۳
0
0

سخنی که گفته اید در اینجا گزافه‌ای بیش نیست. واژه «بَیْت» در تازی برگرفته از ریشه پیش-سامی bayt- (سرا، خانه) است. گفتنی است این واژه احتمالا از ریشه سامی-افریکایی (Semitic-African) آمده که برای گواهمندی از واژه مصری باستان (پیش از حضور آریاها در فلات کنونی
ایران) «بَعْیت» (bȝyt) برگرفته شده است. این ریشه یادشده در دیگر زبانهای سامی به دیسه‌های زیر نمایان شده است: اکدی: 𒂍 (بیتو/bītu, bētu) امهری - گعز - تیگرینا: ቤት (بِت/bet) مالتی: bejt (بِیْت/bɛɪ̯t) به معنای تاق خانه نیز آمده آرامی: בַּיְתָא (بَیْطا/bayṯā)
عبری: בֵּיתָא (بِیْتا/béta) سریانی: ܒܝܬܐ (بَیْتاء/baytā’) عربی جنوبی کهن: 𐩨𐩺𐩩 (بیت/byt) فنیقی: 𐤁𐤉𐤕 (بیت/byt) اوریگاتیک: 𐎁𐎚 (بِت/bt) ======================== اما آنچه که باعث شده چنین برداشتی بکنید؛ خواندن هزوارش‌ها بوده در متون پهلوی که پنداشته‌اید
این واژه اصلی ایرانی دارد. با سپاس


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.