اجازه ویرایش برای همه اعضا

بیت

نویسه گردانی: BYT
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه پهلوىِ بیتا Bita به معنى خانه ، سراى ، مسکن برداشته معرب نموده و ساخته اند: البیت ، بُیوت ، بیات ، أبیات ، باتَ یبیت ، بَیَّتَ یُبَیِّتُ تبییت ، مبیّت ، بیتوتة و ...!!! دیگر همتایان آن در پارسى
اینهاست: خانه Xaneh (پهلوى: خانَگ ) ، سَراى-سرا Sara-Saray (پهلوى) ، خان Xan (پهلوى: خانه) ، مان Man (پهلوى: خانه ، پناه ، سرا) ، خانگاه Xangah (پهلوى: خانه گاه ، خانه و کاشانه) ، کاشانه Kashaneh (پهلوى: کاشانَگ ) ، آشیان Ashiyan (پهلوى: خانه ، منزل ، مأوا)
، آوَریشْنْ Avarishn (پهلوى: خانه ، مسکن ، منزل ، آوردن و ..) ، خانمان Xaneman (پهلوى: خانه و خانواده) ، خُن Xon (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن ) ، کده Kadeh (پهلوى: کَتَک : خانه ، منزل ، سرا ، مکان ، جا) ، کَرْتْمانKartman (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن خوب ساخته
شده) ، ماند Mand(پهلوى: خانه ، سرا ، منزل) ، ماسنا Masna (پهلوى: منزل ، مسکن ، خانه بزرگ) ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بیت القصیده . [ ب َ تُل ْ ق َ دَ ] (ع اِ مرکب ) شاه بیت . بیت القصیده آنست که نخست شاعر را معنی در خاطر آید و آنرا نظم کند و بناء قصیده بر آن ...
بیت المالچی . [ ب َ تُل ْ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که از طرف سلطان بر بیت المال متصرف باشد. (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به بیت المال شود.
بیت المعمور. [ ب َ تُل ْ م َ مو ] (اِخ ) مسجدی است بر آسمان چهارم از زمرد یا یاقوت مقابل کعبه ، بطوری که اگر از آنجا چیزی بیفتد بر بام کعبه ...
بیت الاصنام . [ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) بتخانه . بغستان . (مفاتیح ). بهارخانه . بتکده .هیکل . بهار. رجوع به ذیل هر یک از این کلمات شود.
بیت الاعداء. [ ب َ تُل ْ اَ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت الاصدقاءباشد و آن بیت دوازدهم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
بیت الاحزان . [ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) خانه ٔ غم ها. غم خانه . || (اِخ ) خانه ای که یعقوب برای خود گزید و در آن خانه می نشست و در فراق ...
بیت السلطان . [ ب َ تُس ْ س ُ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت السفر والدین باشد و آن بیت دهم است . (یادداشت بخط مؤلف ) : که کیوان در...
بیت الاصدقاء. [ ب َ تُل ْ اَ دِ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت السفر والدین باشد و آن بیت یازدهم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
بیت الاَّباء. [ ب َ تُل ْ آ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم برجی پس از بیت الاخوه باشد و آن بیت چهارم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۹ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
آریا
۱۳۹۶/۰۴/۲۳
0
0

سخنی که گفته اید در اینجا گزافه‌ای بیش نیست. واژه «بَیْت» در تازی برگرفته از ریشه پیش-سامی bayt- (سرا، خانه) است. گفتنی است این واژه احتمالا از ریشه سامی-افریکایی (Semitic-African) آمده که برای گواهمندی از واژه مصری باستان (پیش از حضور آریاها در فلات کنونی
ایران) «بَعْیت» (bȝyt) برگرفته شده است. این ریشه یادشده در دیگر زبانهای سامی به دیسه‌های زیر نمایان شده است: اکدی: 𒂍 (بیتو/bītu, bētu) امهری - گعز - تیگرینا: ቤት (بِت/bet) مالتی: bejt (بِیْت/bɛɪ̯t) به معنای تاق خانه نیز آمده آرامی: בַּיְתָא (بَیْطا/bayṯā)
عبری: בֵּיתָא (بِیْتا/béta) سریانی: ܒܝܬܐ (بَیْتاء/baytā’) عربی جنوبی کهن: 𐩨𐩺𐩩 (بیت/byt) فنیقی: 𐤁𐤉𐤕 (بیت/byt) اوریگاتیک: 𐎁𐎚 (بِت/bt) ======================== اما آنچه که باعث شده چنین برداشتی بکنید؛ خواندن هزوارش‌ها بوده در متون پهلوی که پنداشته‌اید
این واژه اصلی ایرانی دارد. با سپاس


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.