اجازه ویرایش برای همه اعضا

بیت

نویسه گردانی: BYT
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه پهلوىِ بیتا Bita به معنى خانه ، سراى ، مسکن برداشته معرب نموده و ساخته اند: البیت ، بُیوت ، بیات ، أبیات ، باتَ یبیت ، بَیَّتَ یُبَیِّتُ تبییت ، مبیّت ، بیتوتة و ...!!! دیگر همتایان آن در پارسى
اینهاست: خانه Xaneh (پهلوى: خانَگ ) ، سَراى-سرا Sara-Saray (پهلوى) ، خان Xan (پهلوى: خانه) ، مان Man (پهلوى: خانه ، پناه ، سرا) ، خانگاه Xangah (پهلوى: خانه گاه ، خانه و کاشانه) ، کاشانه Kashaneh (پهلوى: کاشانَگ ) ، آشیان Ashiyan (پهلوى: خانه ، منزل ، مأوا)
، آوَریشْنْ Avarishn (پهلوى: خانه ، مسکن ، منزل ، آوردن و ..) ، خانمان Xaneman (پهلوى: خانه و خانواده) ، خُن Xon (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن ) ، کده Kadeh (پهلوى: کَتَک : خانه ، منزل ، سرا ، مکان ، جا) ، کَرْتْمانKartman (پهلوى: خانه ، منزل ، مسکن خوب ساخته
شده) ، ماند Mand(پهلوى: خانه ، سرا ، منزل) ، ماسنا Masna (پهلوى: منزل ، مسکن ، خانه بزرگ) ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۹ ثانیه
بیت اخوان . [ ب َ / ب ِ ت ِ اِخ ْ ] (اِخ ):بیت اولاد و بیت اخوان رابسته در دیده ام ز طالع خویش .خاقانی .
بیت اولاد. [ ب َ ت ِاَ ] (اِخ ) اصطلاح نجومی است . خانه ٔ فرزندان و آن قسم پنجم است از دوازده قسمت منطقةالبروج : بیت اولاد و بیت اخوان ر...
بیت النساء. [ ب َ تُن ْ ن ِ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت المرض والعبید باشد و آن بیت هفتم است . (یادداشت مؤلف ).
بیت النطاف . [ ب َ تُن ْ ن ِ ] (ع اِ مرکب ) بیت النُطَف به اصطلاح لولی خانه که در عرف هند رجواره خوانند و از بعضی بمعنی نجاست خانه مسموع اس...
بیت الفراغ . [ ب َ تُل ْ ف ِ ] (ع اِ مرکب ) قدم جا و طهارت . (آنندراج ). بیت الماء. آب خانه . (مهذب الاسماء). بیت الخلاء. بیت التخلیه . مستراح .
بیت حوادث . [ ب َ / ب ِ ت ِ ح َ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیا. (انجمن آرا).
بیت لاباط. [ ب َ /ب ِ ت ِ ] (اِخ ) نام سریانی جندیشابور، جندشاپور و گندیشاپور است . رجوع به جندشاهپور و گندی شاهپور شود.
بیت محارب .[ ب َ / ب ِ م ُ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی بلوک زرگان است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از ...
بیت المقدس . [ ب َ تُل ْ م َ دِ / م ُ ق َدْ دَ ] (اِخ ) قدس . اورشلیم .(اقرب الموارد). ایلیا. (مفاتیح ). مسجد اقصی . (ترجمان القرآن ). قبله ٔ پیشینی...
بیت معمور. [ ب َ / ب ِ ت ِ م َ ] (اِخ ) بیت المعمور : ای در زمین ملت معمار کشور دین بادی چو بیت معمور اندر فلک معمر. خاقانی .سزد گر عیسی اندر ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۹ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
آریا
۱۳۹۶/۰۴/۲۳
0
0

سخنی که گفته اید در اینجا گزافه‌ای بیش نیست. واژه «بَیْت» در تازی برگرفته از ریشه پیش-سامی bayt- (سرا، خانه) است. گفتنی است این واژه احتمالا از ریشه سامی-افریکایی (Semitic-African) آمده که برای گواهمندی از واژه مصری باستان (پیش از حضور آریاها در فلات کنونی
ایران) «بَعْیت» (bȝyt) برگرفته شده است. این ریشه یادشده در دیگر زبانهای سامی به دیسه‌های زیر نمایان شده است: اکدی: 𒂍 (بیتو/bītu, bētu) امهری - گعز - تیگرینا: ቤት (بِت/bet) مالتی: bejt (بِیْت/bɛɪ̯t) به معنای تاق خانه نیز آمده آرامی: בַּיְתָא (بَیْطا/bayṯā)
عبری: בֵּיתָא (بِیْتا/béta) سریانی: ܒܝܬܐ (بَیْتاء/baytā’) عربی جنوبی کهن: 𐩨𐩺𐩩 (بیت/byt) فنیقی: 𐤁𐤉𐤕 (بیت/byt) اوریگاتیک: 𐎁𐎚 (بِت/bt) ======================== اما آنچه که باعث شده چنین برداشتی بکنید؛ خواندن هزوارش‌ها بوده در متون پهلوی که پنداشته‌اید
این واژه اصلی ایرانی دارد. با سپاس


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.