اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آخوند

نویسه گردانی: ʼAḴWND
آخوند. [ خو / خُن ْ ] (ص ، اِ) (شاید مخففی از آغا + خوندگار، به معنی خداوندگار) ملا. منلا. عالم . طالب علوم دینیه . || مکتب دار کودکان . معلم کُتّاب .
- آخوندبازی ؛ توسل بحیل شرعی .
آخوند نباشد درد و غم ، گفتن ؛ کسی را که بیمار نیست به القاء بیمار کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کلاته آخوند ملاقربان . [ ک َ ت ِ خ ُ م ُل ْ لا ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد.محلی در دامنه و معتدل است و 16...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
کیان
۱۳۹۲/۱۱/۲۲ Iran
1
0

با سلام در خصوص معنای کلمه " آخوند " : به نظر می آید که ترکیبی ار آغا +خواندن باشد با توجه که ملا و مکتب دار بوده اند و بعد از خواندن ملا بچه ها باید میخواندنداحتمال دارد که از ترکیب و مخفف کردن دو کلمه مذکور به وجود آمده باشد !

مراد
۱۳۹۳/۰۵/۰۱ Iran
0
1

باید از این کاربر عزیز تشکر کرد 阿訇، Āhōng، نکته جالب این است که در ترجمه چینی به انگلیسی این واژه آمده است Imam اما این نظریه نشان دهنده این نیست که آیا این واژه از پارسی به چینی رفته یا اینکه از چینی به پارسی آمده‌است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.