گفتگو درباره واژه گزارش تخلف آرا نویسه گردانی: ʼARʼ آرا. (اِخ ) ۞ (کلمه ٔ لاتینی ) یکی از صور فلکی . المحراب . الببغاء. المجمرة. آتشدان . (ابوریحان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی ارآء ارآء. [ اِرْ ] (ع مص ) اِرْءاء. صاحب رأی و دریافت گردیدن . || رأی دیدن . (زوزنی ). رأی اندیشیدن . || ظاهر شدن حماقت و گولی کسی . || ... ارآء ارآء. [ اَرْ ] (ع اِ) اَرٔاء. ج ِ رأی ، بمعنی اعتقاد و بینائی . (آنندراج ). قلب ارا این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. پسکی ارا پسکی ارا. [ پ ِ اِ ] (اِخ ) ۞ نام شهری مستحکم در ایتالیا واقع در ناحیت ونِسی بر کنار رود مینچیو ۞ و دریاچه ٔ گارد و دارای 2800 تن سکنه . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود