اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آراء

نویسه گردانی: ʼARʼʼ
آراء. (ع اِ) ج ِ رأی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۵ ثانیه
(اوستایی) 1ـ چسبیدن، پیوست ـ ملحق بودن 2ـ محکم ـ ثابت ـ پابرجا ـ استوار بودن
ارآء. [ اِرْ ] (ع مص ) اِرْءاء. صاحب رأی و دریافت گردیدن . || رأی دیدن . (زوزنی ). رأی اندیشیدن . || ظاهر شدن حماقت و گولی کسی . || ...
ارآء. [ اَرْ ] (ع اِ) اَرٔاء. ج ِ رأی ، بمعنی اعتقاد و بینائی . (آنندراج ).
ارا. [ ] (اِخ ) یکی از رؤسای اشیر بود(کتاب اول تواریخ ایام 7:38). (قاموس کتاب مقدس ).
دل آرا. [ دِ ] (نف مرکب ) دلارا.دل آرای . دل آراینده . آراینده ٔ دل . شادکننده ٔ دل . آنچه یا آنکه باعث شادی و نشاط و سرور شود : نشستند بر زین پ...
صف آرا. [ ص َ ] (نف مرکب ) آراینده ٔ صف . مرتب سازنده ٔ صف . آنکه صف لشکر یا سرباز یا صفوف دیگر را مرتب می کند. و رجوع به صف آرائی و صف آرائی ...
کی = آفریننده - امیر آرا = زیبائی و آرایش آراینده امیر
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گل آرا نامی ایرانی است که برای دختران زیباروی و متشخص به کار برده می شود , گل آرا به شخصی می گویند که نگهداری و آرایش کردن گلها را بر عهده دارد این نا...
سپهبد حاجی علی رزم‌آرا (۱۲۸۰ - ۱۶ اسفند ۱۳۲۹) نخست‌وزیر ایران در سال ۱۳۲۹. محتویات [نمایش] آغاز زندگی و جوانی [ویرایش] حاجی علی رزم‌آرا در ۱۲...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۸ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.