اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آن

نویسه گردانی: ʼAN
آن . (حرف اضافه ) بنا بگفته ٔ صاحب مجمل التواریخ این کلمه در قدیم معنی «از» میداده است : بر سر حد پارس شهری بنا کرد به آن ایمدگواد نام کرد و آن است که اکنون ارغان خوانند و معنی چنان است ، که از ایمد بهتر است برسان جندیشاپور که گفتم . (مجمل التواریخ ). به آن اندیوشاپور جندیوشابور است از خوزستان . اندیو نام انطاکیه است بزبان پهلوی نه آن ایو [ ظ : به آن اندیو ] یعنی از انطاکیه بهتر است . (مجمل التواریخ ). ولی وجه اشتقاقهای صاحب مجمل التواریخ مانند حمزه ٔ اصفهانی بر اساسی نیست و محتاج بتأیید است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
از آن رو. [ اَ ] (حرف اضافه + صفت + اسم ) از آن سو. از آن طرف : هم آنگاه خسرو از آن روی ِ کوه پدید آمد از راه ، دور از گروه . فردوسی . || (ح...
طی الارض
دوره هِی‌آن (به ژاپنی: 平安時代, Heian jidai) در تاریخ ژاپن فاصله زمانی سال‌های ۷۹۴ تا ۱۱۸۵ میلادی را در بر می‌گیرد.[۱] با دوره هِی‌آن دوران تاریخ باستانی...
از آن سان . [ اَ ] (ق مرکب ) زانسان (مخفف ). آن سان . همان گونه . آن قسم : بر آن روی جیحون یکی رزمگاه بکردیم زانسان که فرمود شاه .فردوسی .
از آن کجا. [ اَ ک ُ ] (حرف ربط مرکب ) از آنکه . بعلت آنکه . بجهت آنکه . از برای آنکه : تنم خمیده چو ذالست از آن کجا زلفت بدال ماند و خالت ...
از آن وقت . [ اَ وَ] (ق مرکب ) ۞ از آنگاه . - از آن وقت باز ؛ مُنذُ. مُذ. از آن زمان پس .
از آن باز. [ اَ ] (ق مرکب ) از آن وقت . از آن زمان . من ذلک الزمان .
آن سوی رودی . [ ی ِ ] (اِخ ) گروهی از مردم گیلان که میان سپیدرود و کوه نشینند. و آنان را یازده ناحیت است : خانکجال ، ننک ، کوتم ، سراوان ، پی...
بر آن بودن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) اعتقاد داشتن . عقیده داشتن . معتقد بودن . بصدد بودن . عزم داشتن . تصمیم کردن . سر آن داشتن . آهنگ آن داشتن ...
ژوئی آن ژزاس . [ آ ژُ ] (اِخ ) ۞ نام کمونی در «سن -اِ-اُواز» از ولایت ورسای بر کنار بیور به فرانسه ، دارای 2029 تن سکنه .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۱ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.