اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آون

نویسه گردانی: ʼAWN
آون . [ وَ ] (ص ، اِ) مخفف آونگ . نگون . معلق . آویزان . آویخته . دروا.
- آون کردن میوه ؛ به آونگ کردن آن :
همه مردم از دانه خرمن کنند
ز انگور دوشاب و آون کنند.

شمسی (یوسف وزلیخا).


۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
ابراهیم بن ابی عون احمد. [ اِ م ِ ن ِ اَ ع َ ن ِ اَ م َ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق ابراهیم ... شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.