اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آوه

نویسه گردانی: ʼAWH
آوه . [وَ ] (اِخ ) نام محلی در 24 هزار گز فاصله از ساوه که آبه و آوج نیز گویند و آن در قدیم شهری بوده و آثار قدیمه ٔ بسیار پیرامون آن دیده میشود. و صاحب حدودالعالم گوید: آوه شهرکیست از جبال ، انبوه و آبادان و هوای درست و راه حجاج خراسان . و در نزهةالقلوب آمده است : آوه از اقلیم چهارم است ، طولش از جزایر خالدات قه نه و عرض از خط استوا لدم طالع بناش سنبله دور باروش قرب ده هزار گام . هواش معتدل آبش از رودخانه ٔ گاوماها که بماهین بره می خوانند و در آن شهر زمستان یخ آب در چاه می بندند بچند کرت تا فرومیخورد در تابستان همچنان یخ آب بازمیدهد آنقدر آب یخ که در زمستان خورده بود بازدهد بعد از آن آب ساده مثل دیگر چاه ها. و غله و پنبه در آنجا بسیار نیکو بود، از میوه هایش انجیر نیکو بود مردم آنجا سفیدچهره و شیعه ٔ اثناعشریند ... و با هم اتفاق نیکو دارند و حقوق دیوانی آنجا به تمغا مقرر است و ده هزار دینار است . (نزهةالقلوب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عوه عوه . [ ع َ هَِ ع َ هَِ ] (ع صوت مرکب ) کلمه ای که بدان خرکره را خوانند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
اجه اووه سی . [ ] (اِخ ) در جانب پشت بولایر موضعی است که به نام فاتح آن اجه بک موسوم شده است . (قاموس الاعلام ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.