ابراهیم
نویسه گردانی:
ʼBRʼHYM
ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) کوهی است در کرمان زمین که آنرا کوه ابراهیم نامند. (مؤیدالفضلا).
واژه های همانند
۳۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
ابراهیم متقی . [ اِ م ِ م ُت ْ ت َ ] (اِخ ) بیست ویکمین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به متقی ... شود.
ابراهیم لودی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) آخرین ِ پادشاهان سلسله ٔ لودی در اکره و دهلی . و این سلسله اصلاً افغانی بوده اند. ابراهیم در سال 915 هَ .ق ....
وادی ابراهیم . [ ی ِ اِ ] (اِخ ) از دهکده های انار قم است . (تاریخ قم ص 137).
یحیی ابراهیم . [ ی َح ْ یا اِ ] (اِخ ) یا یحیی ابراهیم پاشا، از رجال حکومت مصر بود. به سال 1287 هَ . ق . در بهبشین از دیه های بنی یوسف به د...
مقام ابراهیم .[ م َ م ِ اِ ] (اِخ ) سنگی است که نشان پای حضرت ابراهیم بر آنجاست . (مهذب الاسماء). سنگی است نشان قدم ابراهیم علیه السلام ...
شویکة ابراهیم . [ ش ُ وَ ک َ ت ُ اِ ] (ع اِ مرکب ) یک نوع گیاهی آبی که همیشه سبز است . (ناظم الاطباء).
گلزار ابراهیم . [ گ ُ رِ اِ ] (اِخ ) آتش نمرود که چون ابراهیم رابدان درانداختند گلستان شد. (از غیاث ) (آنندراج ).
حاجی ابراهیم . [ اِ ] (اِخ ) (دره ٔ...) دره ای است که قسمتی از خط سرحدی غرب ایران ، از شمال آن میگذرد. رجوع به جغرافیای سیاسی ایران تأل...
ابراهیم آجری . [ اِ م ِ ج ُرْ ری ] (اِخ ) دو تن از عرفای قرن سوم هجری بدین نام بوده اند، یکی به نام آجری صغیر و دیگری آجری کبیر، و آجری...
ابراهیم ادهم . [ اِ م ِ اَ هََ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن ادهم بن منصوربن زید بلخی . نام یکی از اکابر زُهّادنیمه ٔ اول قرن دوم هجری است ...